و روزهایی که میگذرد...

مرسی ک اومدی

ava
و روزهایی که میگذرد...

مرسی ک اومدی

دنیای منی

تو اومدی و من فهمیدم

وقتی یکی هست که دوستت داره

دنیا، چه دنیای خوش اب و رنگی میشه

فهمیدم که هیچ غروبی نمیتونه دلگیر باشه

که دیگه چشمم جز نیمه پر لیوان

هیچ چیزی نمیتونه ببینه

فهمیدم من چقدر قشنگ تر و سرمست تر شدم

که میشه چند ساعت با یکی هم صبحت شد

ولی اونقدر غرق جذابیت لبهاش

و تن صداش شد

که اصلا نفهمی چی ها گفته

تو اومدی و من فهمیدم میشه برای یک نفر

هر روز چند بار ضعف کرد و مرد

ولی با بودنش کنارت دوباره از نو زنده شد

تو اومدی و من آروم و ریز، زیر لب میگم:

اخه تا الان کجا بودی؟ چرا زودتر ندیدمت؟!💚



تاريخ : یکشنبه بیست و سوم دی ۱۴۰۳ | 23:41 | نویسنده : ava |
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By Slide Skin:.